شر مترادف


شر مترادف فعل فرم

  • از بین بردن حذف برطرف کردن، اخراج، پراکنده، خالی کردن، رد، پاکسازی، نابودی، علف هرز، لرزش، پرتاب، انجام دور با، رایگان، از دور.
شر لینک های مترادف: