شلخته مترادف


شلخته مترادف اسم فرم

  • slattern, sloven, frump, draggletail, dowdy, slob.
  • فاحشه فاحشه فاسد الاخلاق، دختر، doxy، strumpet، trollop، cocotte، courtesan، demimondaine، خیابان واکر، paphian، floozy.

شلخته مترادف صفت فرم

  • یکنواخت و خسته بی عرضه, کهنه, تیره رنگ, دلتنگ, کننده, slovenly, غیرجذاب، بی رنگ، هشدار، frowzy، ناخوشایند, رنگ ورو رفته.
شلخته لینک های مترادف: کهنه, تیره رنگ, دلتنگ, رنگ ورو رفته,

شلخته مترادف،