شیب دار مترادف


شیب دار مترادف اسم فرم

  • صخره.

شیب دار مترادف صفت فرم

  • اریب.
  • بی مهابا محض ناگهانی، بالا، تیز، ایستاده، عمودی.
  • گران قیمت گزاف بالا عزیز، هزینه، سفت، متورم، بیش از حد.

شیب دار مترادف فعل فرم

  • خیس کردن استحمام، اشباع، خیس غوطه ور، macerate، ترید، دم، ترشی فرو بردن، کشیده خیس کردن، تبادل نظر، seethe، بخوابانید،.
  • رسوخ کردن در بر انگیختن القای، فرو کردن، شستشوی، شامل، اشباع، آغشته به پاک کننده، غرق، نفوذ.
شیب دار لینک های مترادف: صخره, اریب,

شیب دار مترادف،