صحنه مترادف
صحنه مترادف اسم فرم
- تنظیم، مجموعه، مناظر افت cyclorama پس زمینه محلی جایگاه محیط محيط زيست، عرصه.
- فوران هرگز نمایشگاه، صفحه نمایش، انفجار، عینک، تولید، چشم، طوفان.
- چشم انداز مشاهده چشم انداز، تصویر، چشم انداز، تابلو، چشم انداز، چشم، عینک.