صنعت مترادف


صنعت مترادف اسم فرم

  • سعی و کوشش برنامه assiduity، industriousness، اعمال، پشتکار، sedulousness، سرمایه گذاری، فعالیت، کار.
صنعت لینک های مترادف:

صنعت مترادف،