صورتی مترادف


صورتی مترادف فعل فرم

  • prick زخم چاقو سوراخ، نفوذ، سوراخ، perforate، اجرا از طریق، زخم، برش، transfix، بر چوب اویختن، نیک.
صورتی لینک های مترادف: