ضبط مترادف
ضبط مترادف اسم فرم
- اختیار تشنج مصرف, گرفتن, برنده و دلهره و تخصیص و دستگیری، شغل.
ضبط مترادف فعل فرم
- تصاحب گرفتن درک، بازداشت، دستگیری، گوشه، و دستگاه گیرنده تامین، دام، را، قلاده.
- رسیدن به درآمد به دست آوردن، به دست آوردن، دریافت، اوردن، امن، را، برنده.