طولانی مترادف
طولانی مترادف اسم فرم
- ریپالس انکار، چک، شکست، snub خفیف، یاس، مقاومت، مخالفت، putdown.
طولانی مترادف صفت فرم
- overlong، interminable طولانى طولانی، گسترده، پایدار، دراز، بی پایان، prolix، longwinded، گسترده، برداشته، طولانی.
- ، آهسته خسته کننده، خسته کننده، کشیدن، interminable، خسته کننده، خسته، بی پایان، wearisome، longwinded.
- طولانی مدت، طولانی، کشیده کردن، پایدار ادامه.
- طولانی، گسترده، کشیده و گسترش، طولانی، به قابل توجهی، بزرگ.
- فراوان, متعدد, کامل, فراوان است.
طولانی مترادف فعل فرم
- آرزوی طمع طلب، میل، hanker، کاج، آرزو، گرسنگی، خواهید شهوت.
- رد رد، دفع، مقاومت در برابر بررسی، به ضرب و شتم، رويگردان، snub، مخالفت، خفیف، قطع، کلاه بالا.
- گسترش طول ادامه، prolongate، کشش، protract، قرعه کشی، بکشید، به خاطرآوري، جاودانه، حفظ، تاخیر، temporize، filibuster.