عابر پیاده مترادف


عابر پیاده مترادف اسم فرم

  • واکر، تبادل نظر، پرسه زن.

عابر پیاده مترادف صفت فرم

  • امری عادی، معمولی، متوسط، کسل کننده، دنیوی، plodding، تخت، کسل کننده، معمولی، so-so، uninteresting unexceptional، متوسط، عادلانه، قابل قبول، برنامه، insipid، بی مزه، عادی.
عابر پیاده لینک های مترادف:

عابر پیاده مترادف،