عارف مترادف
عارف مترادف صفت فرم
- مرموز mystifying وهم آور, شبح وار, عجیب و غریب، ژرف، inscrutable، ناشناختنی, نفوذناپذیر،، veiled عقیدهاند، sphinxlike.
- نهفته محرمانه باطنی، سنن، cabalistic، عرفانی، antirational، جادویی, جادویی, oracular, shamanistic.