عجول و بی پروا کردن مترادف


عجول و بی پروا کردن مترادف فعل فرم

  • اخراج، رد، خفیف، snub، قطع، coldshoulder، استهزاء، spurn، rebuff، رد، بی اعتنایی، رد، جويند، انکار, انکار، نادیده گرفتن، disdain، به نوبه خود، بوسه.
عجول و بی پروا کردن لینک های مترادف: