عجول و بی پروا مترادف


عجول و بی پروا مترادف صفت فرم

  • sassy موهن ربط گستاخ دارای گونه های برامده، خود راضی، brazen، رو، تلنگر تازه بی پرده ضخیم بی پرده، boorish.
  • تند و شدید، بثورات، بی پروا بی ملاحظه نسنجیده، hotheaded، دارای تهور بی مورد، بی پروا، harebrained، شتابزده، بی تدبیر، حمله.
عجول و بی پروا لینک های مترادف:

عجول و بی پروا مترادف،