عدالت مترادف
عدالت مترادف اسم فرم
- evenhandedness، عدالت، انصاف، سهام، justness، بازی جوانمردانه.
- اعتبار صحت قانونيت، دستگيري، غیر قانونی، مشروعیت، justness، حقیقت، حق، معقول.
- انصاف عدالت justness، سهام، برابری، evenhandedness، disinterestedness، nonpartisanship، بی طرفی، پارگی، بی طرفی.
- صداقت صداقت، افتخار ناشایستی، فضیلت، شایستگی، پوهنتونها.