عشایری مترادف


عشایری مترادف صفت فرم

  • ، سرگردان غربت unsettled مهاجر، مهاجر، واگابوند، دست خوش پیشامد میشه، سیار، هاي ولگرد، بی بند و بار، peripatetic است.
عشایری لینک های مترادف:

عشایری مترادف،