عصاره مترادف


عصاره مترادف اسم فرم

  • جوهر، کنسانتره، اکسیر، آب، تقطیر، روح، تزریق.
  • خلاصه گذشت، انتخاب، نقل قول، ش استناد، قطعه.

عصاره مترادف فعل فرم

  • برداشت حذف، extirpate، توان بیرون، excise، فضولی، چین، گرفتن، استنباط، فشار، نیروی.
  • مشتق، برای به دست آوردن, جمع آوری, درو, اینسو انسو جمع کردن.
عصاره لینک های مترادف: جمع آوری, درو, اینسو انسو جمع کردن,