عقب نشینی مترادف


عقب نشینی مترادف اسم فرم

  • خروج ديده قلاب، پشتیبان گیری، بازنشستگی، خروج، رها، تغییر، تخلیه، پرواز، فرار، about-face، واژگونی، volte-face.
  • هچ این دریچه دریچه, دریچه, کوره, تیغه, پنجره سقفی، سر.
  • پناه پناهگاه، پناهگاه، پناهندگی مراجعه، رفت و آمد مکرر، پنهانی، ایوان، دن، آشیانه، مخفی گاه، پناهگاه، غار، زیرزمین لانه کردن، دستگیر شدند.

عقب نشینی مترادف فعل فرم

  • بازپس تسلیم اقدام، ارسال، تسلیم، عملکرد، تسلیم، متقاعد، تسلیم، اعتراف به شکست، جاسوسی کردن، تلخه کردن، خارج، renege، برداشت.
  • بازگشت برداشت، فرار، ترک بیرون، بازنشسته، ebb، دور کمر، پس زدن، حالا، معکوس، حرکت بازگشت، بازگشت، تخلیه، رها، عقب، دم به نوبه خود.
  • سربه سر, نابود کردن, تخریب, راز, بلاست،، روده، سر و صدا، خرابکاری، واژگون، آتشک، خراب، خراش، سقط جنین.
  • ها.
عقب نشینی لینک های مترادف: دریچه, کوره, تیغه, نابود کردن, تخریب, راز, ها,

عقب نشینی مترادف،