عمق مترادف


عمق مترادف اسم فرم

  • گودال پایین قلب، هسته، روح، مرکز، پرتگاه، روده، بود،، شدت، تراکم، exhaustiveness، نفوذ، جامعیت، پیچیدگی، abstruseness.

عمق مترادف صفت فرم

  • کامل فشرده نافذ جامع، گسترده، جامع، عمیق.
عمق لینک های مترادف:

عمق مترادف،