عمومی مترادف
عمومی مترادف اسم فرم
- جامعه مردم توده مردم، کشور، رأی دهندگان، جمعیت، شهروندان، جامعه، اشتراک، انسان، بشریت، توده، رو، ریشه چمن.
عمومی مترادف صفت فرم
- ، علنی شناخته ثبت اختراع واضح است، تهویه، aired، باز، divulged، avowed، اذعان کرد، در معرض، unconcealed.
- ، کامل کل کل کل، کامل، عمومی، باز، بدون محدودیت، نامحدود.
- بدون محدودیت, unspecific, غیر, متفرقه، مبهم، سهل انگاری، نامعلوم، ill-defined، inexact، مبهم است.
- جامعه آزاد و بدون محدودیت، باز، محله، شهری.
- جهانی عمومی، فراگیر، جامع, جمعی, کل, گسترده, نامعلوم است.
- جهانی کاتولیک عام باشد، فراگیر، جامع، در سراسر جهان، گسترده، طبقه، شایع، مونتاژهای، مشترک، محبوب، بیطرف، فراگیر عمومی است.
- عمومی اجتماعی اجتماعی، انسانی، ملی، محبوب، گسترده، جهانی، جامع، مدنی، جمعی، گروهی، مشترک.
- معمول و مرسوم، منظم، معمولی، محبوب، پذیرفته شده، گسترده، غالب، شایع، طبیعی، فعلی، زیاد، معمولی.