غیر مستقیم مترادف


غیر مستقیم مترادف صفت فرم

  • ثانویه اتفاقی، تابع وثیقه، مشروط، ونشان، استنباطی، ناخواسته، تصادفی، نهایی، دور، از راه دور.
  • غیر مستقیم روی حیله و تزویر، کج، کلاهبردار فریبکارانه، فریبنده، گریزان، نافرمانان، گمراه، آمیخته، غیر مستقیم، مبهم.
  • میدان آمیخته، سیم پیچ، کج و معوج sidelong، مورب، غیر مستقیم، غیر مستقیم، meandering، rambling، طمطراق.
  • میدان مکار ترشیده، حیله گر، گریزان، کج، underhand، پنهانی، آمیخته متقلب، اب زیر کاه, روی حیله و تزویر، فریبکارانه، کارانه، لغزنده، بی ثبات.
  • پیچ، مارپیچ sinuous،، خورده کج آمیخته، منحنی، پیچ وخم دار، mazy meandering، مارپیچ، sinuate.
غیر مستقیم لینک های مترادف:

غیر مستقیم مترادف،