فال مترادف


فال مترادف اسم فرم

  • prophesying foretelling، پیش بینی، divining، soothsaying، علم غیب، fortunetelling، بصیرت.
  • تاجی ثبت نام، پیش بینی، منادی هشدار، نشانه، شگون، مرغ طوفان stormy، پیشرو، پیشامد بدی.
  • نبوت پیش بینی، پیش بینی، پیش بینی، premonition، surmise، طالع بینی، حدس، حدس.

فال مترادف فعل فرم

  • نشان می دهد، presage، augur، portend، در هفته آینده دال، بوده، پیش اگاهی دادن، تهدید.
فال لینک های مترادف: