فانتوم مترادف
فانتوم مترادف اسم فرم
- bugbear, جن، bugaboo، دیو، جن, هیولا, غول.
- توهم خیال رویا، چشم انداز، سایه، will-o'-the-wisp، خیال واهی، ignis fatuus، سراب.
- ظهور شبح شبح، شبح، phantasm، روح، های انتقام.
فانتوم مترادف صفت فرم
- توهم غیرواقعی خیالی، طیفی، hallucinatory، رویایی، شبح، گروه، خیالی، الکی.