فرار مترادف


فرار مترادف اسم فرم

  • پرواز دور شو، شکستن، خروج رستگاری، نجات، فرار، اجتناب.

فرار مترادف صفت فرم

  • چالاک، inconstant، ناپایدار، تغییر، بی ثبات، احساسی، تحریکی بالا و پایین، هوس باز و مودی و نامنظم، غیر قابل پیش بینی، متغیر، با، تند و شدید.

فرار مترادف فعل فرم

  • طفره رفتن، جلوگیری از فرار، طفره رفتن، نخواهند رفت، جلوگیری از، دامن، دور زدن.
  • فرار اجرای، پرواز، decamp، پاک را خاموش، است، جست و خیز.
  • فرار حرفهای decamp، ترک، خاموش، scud، ناپدید می شوند، طفره رفتن، فرار، پرواز، را خاموش، پیچ، جلوگیری از، اجتناب، فرار از، تقسیم.
  • نشت چکاندن لای, موضوع, بیرون آمدن، جریان، ظهور، جریان، بیرون آمدن.
فرار لینک های مترادف: موضوع,

فرار مترادف،