فرخنده مترادف


فرخنده مترادف صفت فرم

  • propitious مطلوب امیدوار، امیدوار کننده، تشویق، گلگون، خور، موقع، موفق، مرفه، خوش شانس، خوش، خوشحال، felicitous، حق.
فرخنده لینک های مترادف:

فرخنده مترادف،