فریب دادن مترادف


فریب دادن مترادف اسم فرم

  • مزخرف دری وری سخن گفتن، زباله، flummery، باش gammon، piffle، poppycock، falderal، balderdash، bunkum، تختخواب سفری, مزخرفات پر شده اند، بحث دو، پوچی، inanity.

فریب دادن مترادف فعل فرم

  • تقلب فریب, فریب، پشم گوسفند وجانوران دیگر، ریشخند rook، پوست، ساده لوح، gull، victimize، gyp، را، باهم، میگذارند.
فریب دادن لینک های مترادف: