فعالیت مترادف
فعالیت مترادف اسم فرم
- بهم شلوغی، همهمه، گرفتاری تهييج، سر و صدا، تپش، وزوز، حرکت کردن، روح، انرژی و زنده دلی، قدرت، زنده دلی، نشاط، گزاف گویی.
- تهييج تقابل، درگیری، تعامل، تعهد میلیشیای، پرخاشگری، غیرت، تب و تاب، شور.
- عمل زندگی جنبش، تحرک، عملیات، کار، کار، اعمال، شرکت.
- پروژه، پیگیری، تلاش، شغل، تخصیص، انجام، سرمایه گذاری انجام شده، تفریح و سرگرمی و طرح و هدف، وظیفه.