قابل زیستن مترادف


قابل زیستن مترادف صفت فرم

  • خوش قابل سکونت دلنشین راحت، مناسب، رضایت بخش، راحت، مناسب و معقول، لذت بخش، مشرب, دوستانه, هماهنگ.
قابل زیستن لینک های مترادف: دوستانه, هماهنگ,

قابل زیستن مترادف،