قاب مترادف
قاب مترادف اسم فرم
- هیکل آناتومی بدن ساخت، ریخت شناسی، شکل، ساختار، فرم، سوما، آناتومی، شکل، شاسی.
- چارچوب, دریچه, اسکلت و داربست تنظیم ترکیبات قانون اساسی طرح طرح، طرح.
قاب مترادف فعل فرم
- قرعه کشی تدوین، بیان، مطلق فکر کرد، تصور، ابداع، اختراع کردن، تصور، تجسم، ترکیب، مد، ساخت، شکل، contrive.