قانونگذاری مترادف


قانونگذاری مترادف فعل فرم

  • تصویب مقدر ایجاد، راه اندازی، عمل، تشکیل، تصویب، تدوین، از طریق قرار داده، پیش نویس، موسسه.
قانونگذاری لینک های مترادف: