قرار دادن در مترادف
قرار دادن در مترادف فعل فرم
- احمق فریب ساده لوح، کسی را دست انداختن، hoax، gull، جاش، دست انداختن، شوخی، بچه، را در.
- دان می پوشند، لباس، پوشش، لباس attire، garb، accouter، آرایه، اضافه کردن.
- فرض کنیم، تظاهر، شبیه سازی، تقلبی، playact، شام، را باور, تاثیر می گذارد، جعلی وانمود کردن، تقلید، role-play.