قریب به اتفاق قربانیان مترادف


قریب به اتفاق قربانیان مترادف صفت فرم

  • خرد کن, ویرانگر, خیره کننده مسحور کننده، شدید، immobilizing،، شکنانه میگردد، فلج stupefying.
قریب به اتفاق قربانیان لینک های مترادف: ویرانگر,