قطره قطره مترادف


قطره قطره مترادف فعل فرم

  • قطره قطره، سقوط، نشت، اجرای چکاندن، لای، فیلتر، دید، سرنگ، چشمه.
  • یاوه سرایی کردن, slobber, drivel, slaver, تف.
قطره قطره لینک های مترادف: یاوه سرایی کردن, تف,