قلم مو مترادف


قلم مو مترادف اسم فرم

  • بیشه، بوش، رشد، بوته زار, درختچه, underbrush، رست، اسکراب، زادآوري، شقایق، سرخس، maquis، ایستاده، درختان، چوب، جنگل، جنگل.
  • جارو besom ماهوت پاک کن زدن، جاروب ماهوت پاک کن زدن.
  • زد و خورد، fracas، نزاع، برخورد در غوغا، قراضه، کشمکش، کشمشکی، set-to، مبارزه، نبرد، تعارض را اجرا کنید.
  • لمس تماس، نگاه، چرای صدای فش فش زدن، rustle، نجوا، نفس، نوازش، بوسه، مالش، قراضه، سکته مغزی.

قلم مو مترادف فعل فرم

  • رنگ، کت، پوشش، کهنه را نم زدن، daub، لام، جارو، ماهوت پاک کن زدن، جارو، صدای فش فش، سواب، گرد و غبار، تمیز، پاک کردن، لهستانی، صاف، تمایل، مالش، داماد، کاری.
  • لمس تماس با چراندن، نگاه، مالش، خراش، خامه ای، جارو، سکته مغزی، نوازش، بوسه، لیسیدن، شلپ شلپ کردن، nuzzle.
قلم مو لینک های مترادف: