قمار مترادف


قمار مترادف اسم فرم

  • شرط شرط، سهام، خطر غوطه، خطر، در حال پرواز، سرمایه گذاری، گلدان، حول، سرمایه گذاری.

قمار مترادف فعل فرم

  • از دست دادن شیرجه، اسراف، ضایعات پراکنده، fritter ضربه.
  • شرط شروط، خطر ابتلا به حدس و گمان، سرمایه گذاری، سهام، خطر، چشم انداز، زدن توپ.
قمار لینک های مترادف: