كنيزي مترادف


كنيزي مترادف صفت فرم

  • مقرون به صرفه، با صرفه، thrifty، صرفه جویی، عاقل، مراقب، مهار، chary، محتاط، نزدیک، penurious، parsimonious، نیش.
  • نازل، اندکی، برهنه و ناچیز، نحیف، به اندک، یدکی، پراکنده، exiguous، ناکافی است.
كنيزي لینک های مترادف:

كنيزي مترادف،