لرزان، مترادف


لرزان، مترادف صفت فرم

  • befuddled اشتباه، مبهم، addled، inebriated مبهم، شاهد، fuddled، سرگیجه، تلو تلو خور، پانچ مست، punchy می شود.
لرزان، لینک های مترادف:

لرزان، مترادف،