لوی مترادف


لوی مترادف اسم فرم

  • تحمیل، ارزیابی، جمع آوری، جمع آوری، exaction، اخاذی، muster.
  • مالیات، غرامت، تلفات، ده، ادای احترام، درآمد، ارزیابی، سهم.

لوی مترادف فعل فرم

  • اعمال ارزیابی، تقاضا، جمع آوری، اتهام عشر، مالیات، تلاشهاى، تصاحب، نیاز، پیش نویس.
لوی لینک های مترادف: