متراکم مترادف


متراکم مترادف صفت فرم

  • احمق کسل کننده نابخردانه، آهسته كلوخي، dimwitted، ضخامت، thickheaded، مبهم، slowwitted، غافل، unperceptive است.
  • جمع و جور شلوغ نزدیک، فشرده، ضخیم، تراکم، serried، جامد، متمرکز، sclerotic، انبوه شرکت ریخته، کامل.

متراکم مترادف فعل فرم

  • abridge، کوتاه، مختصر کردن، هضم، کاهش، قرارداد.
  • فشرده سازی تمرکز decoct، پرپشت، جمع و جور، تحکیم، تحکیم، constrict.
متراکم لینک های مترادف:

متراکم مترادف،