متعفن مترادف


متعفن مترادف صفت فرم

  • فاسد، فاسد، فاسد، putrescent، فاسد کننده،، آلوده، پوسیده، فاسد، moldering، کپک زده، مرتبه، 209،, پوسیدگی, stinking, reeking تجزیه.
متعفن لینک های مترادف: پوسیدگی,

متعفن مترادف،