مجسمه نیم تنه مترادف
مجسمه نیم تنه مترادف اسم فرم
- بازداشت.
- عدم شکست مفتضحانه فلاپ، شکست، منفجر نشده، شستشو، ترکیه.
- قفسه سینه، پستان سینه ماما، قفسه سینه، نیم تنه.
مجسمه نیم تنه مترادف فعل فرم
- آمار اعتصاب، بد گویی کردن کمربند، ضربت با مشت، رب، فشار با نوک انگشت، پانچ، مثل حلزون حرکت, با صدا غذا خوردن، جوراب، ضربت سخت زدن.
- نزول مرتبه جمع و جور کردن کاهش، افت، ضربت، شکستن، پایین، امر، جابجایی.
- پشت سر هم بازداشت.