محاکمه مترادف
محاکمه مترادف اسم فرم
- ازمایش تست، آزمايش، سعی کنید، بررسی حرکت کردن، پروب، آزمایش، اجرای خشک، استفاده، معاینه، موشکافی، نرم افزار، تجزیه و تحلیل، روش.
- مصیبت سختی، دشواری travail، درد، مشکل، مصیبت، رنج، عذاب، ازار، غم، بدبختی، اندوه، غم و اندوه، فلاکت، بدبختی.
محاکمه مترادف صفت فرم
- تجربی, آزمون آزمایشی اکتشافی، تحقیقی، probational، تفکری تایید نشده، بی اساس، تحلیلی، interrogatory، مقدماتی، تجربی، موقت، مشروط.