مهره مترادف
مهره مترادف اسم فرم
- علاقه مندان جانباز، متعصب، فن، جانفشان کارشناس، monomaniac، دیو، اشکال، چرم گاومیش، عجایب، maven، طرفدار، groupie.
- قطره، جسم کوچک کروی، گلوله، قطرات، لکه، spherule، قرص.
- مجنون دیوانه، دیوانه وار بیمار روانی هیپ, خارج از مرکز، خل، شخصیت، فرض عجیب و غریب، ادم عجیب غریب، کوک.