ناسازگار مترادف


ناسازگار مترادف صفت فرم

  • disaffected, بیگانه, estranged, malcontent, ناراضی, outstep بیمار تنظیم، عصبی، نا مناسب، بالا، غیر طبیعی آویزان.
  • آشتی unadapted نامناسب، یکدست، discrepant، inharmonious، ناموزون، نامتجانس، کمبودهای، متناقض، مخالف، بازدارندگي.
ناسازگار لینک های مترادف: بیگانه, ناراضی,

ناسازگار مترادف،