نصب مترادف


نصب مترادف اسم فرم

  • ساخت و ساز ساختمان، ساخت، بالا بردن، مونتاژ، تولید، سازند.
  • قاب، کوه، پشتیبانی، پشتیبان گیری، تنظیم، چارچوب، پس زمینه، مجموعه، پایه، پایه، ایستاده، کوه، زیر بشکهای، سه پایه، محیط، محیط زیست، صحنه mise en، چارچوب مرجع.

نصب مترادف فعل فرم

  • ایجاد محل، موقعیت، کردهاید، صندلی induct، افتتاح، ایستگاه، راه اندازی، آغاز، مقدر، اعتراف، سرمایه گذاری، قرار داده.
نصب لینک های مترادف: