پشیمانی مترادف


پشیمانی مترادف اسم فرم

  • ندامت contrition، اندوه، غم، خیزد، گناه، تحقیر، qualms، رحمی در اعمال هرگونه، توبه، [به دل، غم و اندوه، تلخی، misgivings، غم و اندوه.

پشیمانی مترادف فعل فرم

  • غم و اندوه توبه، مرتب، repine، غم و اندوه برای، bemoan توی فکر فرو رفتن.
پشیمانی لینک های مترادف: