پنهان مترادف
پنهان مترادف اسم فرم
- ماسک پوشش روکش، استتار، پنهان، لباس، حجاب، لباس، پنهان سازی.
- مخفی مبهم و تاریک کردن، نهان، محرمانه بودن، پوشش استتار، وحجاب.
- مخفی گاه مخفیگاه کمین، پوشش، لباس مبدل، کور، پناه، دود روی صفحه نمایش.
- پناهگاه کلبه کور، بیشه، شقایق، سایه، گراو، استتار، کمین.
پنهان مترادف صفت فرم
- پناه محافظت, تحت پوشش پنهان, مبدل, نمایش، محافظت.
- پنهان راز پنهان، ابری، نهان، ناشناخته، unsuspected، مخفی، sub rosa پنهانی، مستراح، dissembled.
پنهان مترادف فعل فرم
- پنهان پنهان استتار، صدا خفه کن، ماسک، پنهان سازی، حجاب، کفن، dissimulate، وانمود کردن، تظاهر، بدجلوه دادن، براق بیش از، لاک، لباس.