کراوات مترادف


کراوات مترادف اسم فرم

  • انجمن اتصال رابط، لینک، tie-up، رابطه، تاسیسات، ائتلاف، ترکیب، وابستگی، اتحاد.
  • تعهد باند وابستگی، وفاداری، رابطه، اتصال، لینک، پیوست، انجمن، محدودیت.
  • چفت و بست درب بند ناف، طناب، رشته، دسته سه تایی، باند، روبان، تسمه، جفت.

کراوات مترادف فعل فرم

  • ببندید ضمیمه متصل، عضویت، متحد، زن و شوهر، اتصال، ligate، لینک، گره، یوغ، گره، نگه دارید.
  • محدود کردن اتصال، بررسی، افسار مهار، دسته سه تایی، داد و بیداد، manacle، غل، جلوگیری.
کراوات لینک های مترادف:

کراوات مترادف،