کشیدن مترادف


کشیدن مترادف اسم فرم

  • با مته سوراخ, آفت سفت مرطوب پتو، مزاحم، سردرد، قطره، درد.
  • محدود کردن، ترمز، چک، فرماندار و مسدود و اصطکاک و تداخل، مانع.
  • کشش در نفوذ اتصالات داخل مسیر نفع، نفوذ.

کشیدن مترادف فعل فرم

  • آهنگسازی گسترش، گسترش، کشش طولانی، protract، چرخش، ادامه، افزایش، قرعه کشی.
  • جلو مسافت، قرعه کشی، دو یدک کش، دنباله، هیل، پس زدن دهنه اسب.
کشیدن لینک های مترادف:

کشیدن مترادف،