گذشت مترادف
گذشت مترادف اسم فرم
- تصویب، enaction، تصویب، تصویب، عبور از قانون.
- خلاصه بخش, بخش, بخش انتخاب، قطعه، عصاره، نقل قول، عبارت.
- راهرو، تالار، راهرو، راه، گذرگاه، ونشس دام, گالری, ایوان سرپوشیده، سرگرمی، کوچه، خیابان، عروق، کانال، مجرا، breezeway، راهرو، لابی, راهرو.
- سپری شدن مهلت فاصله، موقت، مکث، گذشت، آرامش، وقفه.
- لغزش، خطا، اشتباه، اشتباه، inadvertence، سستی، غفلت.
- گذراندن دوره، پیشرفت، حرکت جنبش مارس پیشرفت حرکت، حمل و نقل، انتقال، تغییر تبدیل, جریان.
- گذرگاه.
گذشت مترادف فعل فرم
- سپری منقضی خاتمه، اجرا، بس، توقف، شکست.
- لغزش سقوط، سینک، فروکش، تصویب به ادغام، محو، عقب.