گسل مترادف


گسل مترادف اسم فرم

  • مسئولیت، سرزنش، گناه، رفتار، خطا، گذشت.
  • نقص نقص گناه، peccadillo، نقص، لکه دار کردن، کمبود، ضعف، foible، خطا، مانع، قطعی هم، frailty، محصول.

گسل مترادف فعل فرم

  • سرزنش متهم، انتقاد، عتاب کردن پاکستان به تلفن همراه، impugn، را به کار، سرزنش.
گسل لینک های مترادف: