حمله مترادف،


حمله مترادف، صفت فرم

  • با احتیاط هوشیار chary، محتاط، نگهبانی، با احتیاط.
  • دفاعی نظرى بازنشستگی ارام placative، حوصله.
  • دلنشین، تسکین دهنده، مهربان، لذت بخش، خشنود.

حمله مترادف، فعل فرم

  • دفاع از بخش, محافظت از سپر، repulse، مقاومت در برابر.
  • ستایش, تحسین, رعایت, دفاع از طرف با پشتیبانی.

حمله مترادف